اندر دعوای مسعودین: فراستی و ده‌نمکی

دی‌شب، شب «هفت» بود. مسعود فراستی نشسته بود این‌ور و درست‌کار آن سوی میز و جیرانی نیز میانه کار را گرفته بود. فیلم‌های اکران بهار را نقد می‌کردند و این جلسه، نوبت کیسه‌کشیدن تن «اخراجی‌ها 3» بود. چیزهایی گفتند که ـ درست یا غلط ـ نقد به حساب می‌آمدند پس دست‌کم می‌شد به‌شان فکر کرد.

چندی گذشته بود که جیرانی خیره شد به دوربین و خبر داد ده‌نمکی پشت خط این‌پا و آن‌پا می‌کند و منتظر است بیاید داخل. لحظاتی منتقدان سلاح بر زمین گذاشتند و گوش سپردند به بیانات ایشان.

لب کلام ده‌نمکی این بود که شما، منتقدها، چه نشسته‌اید که مردم صندلی‌های سینما را ترکانده‌اند و شما سرگرم‌اید به نقد و نقدبازی‌تان؛ همان دعوای هم‌واره که میلیاردها تومان فروخته و شما مزه دهان مردم را نفهمیده‌اید. فراستی برافروخته شد و جواب‌ش را داد؛ درست یا نادرست‌ش را رها می‌کنم اما به مدد جیرانی، ده‌نمکی از جواب بازماند و ظاهرا آقای مسعود از نوع فراستی، بر آقای مسعود از نوع ده‌نمکی چیره شد. من اما برای خودم جوابی دارم که چندگاهی منتظرم کسی درفشانی کند و بگویدش به امثال ده‌نمکی.

عزیزجان! معیارت، حضور تماشاگران است و تکیه می‌زنی به ستون آمار فروش و طعنه می‌زنی به منتقدان. اما بدان که مترت کمی کج‌وکوله است. مثال می‌زنم؛ انگار کن که حمید مای‌صفت (همان طناز معروف) فیلمی پر کند از جوک‌ها و تقلید صداها و جار بزنند که آی مردم! بیایید سینما و این فیلم را ببینید. به گمان‌ت چند نفر می‌آیند؟ زیاد؛ پشتوانه‌م به آمار زیاد کسانی است که سی‌دی‌های این بنده‌خدا را خورده‌اند. حالا مثالی دیگر؛ همین چند وقت پیش (درست یک سال گذشته) جام جهانی بود و برخی سینماها ساعت اکران‌شان را اختصاص داده بودند به پخش مستقیم فوتبال‌ها. چه تعداد رفته بودند؟ سینمادارها از این واقعه به‌عنوان آب‌حیاتی برای صنعت سینما یاد نکردند؟ و البته مثال‌ها فراوانند. آن‌چه پای ثابت همه این مثال‌هاست، این است که در همه جمعیت زیادی به سینما رفته‌اند؛ همان که بلیط می‌خری و وارد می‌شوی و البته تکیه ده‌نمکی‌جان هم به همین سینماست. حالا آیا می‌توان گفت جوک‌های مای‌صفت و پخش مستقیم فوتبال‌ها، فیلم‌های نابی هستند و کارگردان فلان دارد و طعنه می‌زند به هالیوود. خیر؛ نمی‌توان گفت. فقط می‌توان تحقیقی جامعه‌شناختی کرد که چرا مردم استقبال زیادی از این‌ها کرده‌اند. ماجرای اخراجی‌ها همین است؛ تعداد زیادی رفته‌اند و فیلم را دیده و حتی در برخی موارد خورده‌اند؛ اما آیا می‌توان گفت که این کثرت تماشاگر، جبران‌کننده ضعف‌های روایی و ... فیلم است؟ اصلا می‌توان گفت تعداد زیاد تماشاگر، مؤید «فیلم‌» بودن اخراجی‌ها ـ در معنای اصطلاحی ـ است؟ حاشا و کلا.

تدریس روابط بین‌الملل

ماجرا از آن‌جا شروع شد که یک سبزی‌فروش،‌ خودسوزی کرد.