نه این و نه آن
اندر اشعار شیخ بهایی میگویند که فارسیزبانان مدحش میکردند که شعرهای فارسیش متوسط است اما اشعار عربیش بسیار عالی است؛ عربزبانها نیز تمجیدشان چنین بود که شعرهای عربیش خیلی درخشان نیست اما ستاره شعر فارسی است.
ماجرا، ماجرای خودم است. هیچگاه نتوانستم بگویم: "من یک دانشجو هستم." اصلا من و این طبقه فرق داشتیم. از آن سو هیچگاه مهر طلبگی را هم نپذیرفتم. شاید از نگاه دوستانی که در حوزه و دانشگاه میشناختندم، چونان شاعری ِ شیخ بهایی بودهام. نمیدانم البته.
ماجرا، ماجرای خودم است. هیچگاه نتوانستم بگویم: "من یک دانشجو هستم." اصلا من و این طبقه فرق داشتیم. از آن سو هیچگاه مهر طلبگی را هم نپذیرفتم. شاید از نگاه دوستانی که در حوزه و دانشگاه میشناختندم، چونان شاعری ِ شیخ بهایی بودهام. نمیدانم البته.
+ نوشته شده در جمعه هفدهم آذر ۱۳۹۱ ساعت توسط حامد
|
توي فيلمها ديدهام. يك نفر را دنبال مي كنند. ميدود و كوچه پسكوچهها را رد ميكند. يك دفعه وارد كوچهاي بنبست ميشود. اضطراب سر تا پايش را ميگيرد. اولين نگاهش به بالاست. شايد از بالاي ديوار بتواند فرار بكند.